معنی از مشاغل اداری

حل جدول

از مشاغل اداری

انبارداری

فارسی به عربی

اداری

اداری، وزاری

عربی به فارسی

اداری

اداری , اجرایی , مجری

فرهنگ عمید

اداری

مربوط به اداره: میز اداری،
کارمند اداره،
ویژگی کاری که در اداره انجام می‌شود: جریان اداری،


مشاغل

مشغله

لغت نامه دهخدا

مشاغل

مشاغل. [م َ غ ِ](ع اِ) ج ِ مَشغله.(منتهی الارب)(ناظم الاطباء).ج ِ مشغله، به معنی کار و بار که بازدارد تو را از کار.(آنندراج). کار و بار. مشغله ها.شغل ها.(از ناظم الاطباء): با این همه مشاغل از تربیت علما و اماثل هیچ دقیقه ای اهمال نکردی وبه مجاورت ایشان رغبت صادق داشتی.(لباب الالباب).
- مشاغل دولتی، شغلهایی که از طرف دولت به اشخاص واگذار شود. کار و حرفه ٔ آنان که دروزارتخانه ها و ادارات دولتی به کار می پردازند.


اداری

اداری. [اِ ری ی] (ع ص نسبی) منسوب به اداره. || عضو اداره.

فرهنگ فارسی هوشیار

اداری

(صفت) منسوب به اداره وابسته به اداره: کارهای اداری، عضو اداره آنکه در اداره کار میکند کارمند اداره یا امور اداری. قسمتی از امور عمومی است که مربوط به اداره نمودن افراد مردم و اجرا ء روز مره قوانین است و نشانه آن ارتباط دایم ما ء موران دولت با مردم می باشد.


مشاغل

کار وبار و مشغله و شغلها

مترادف و متضاد زبان فارسی

مشاغل

شغل‌ها، کارها، کسب‌ها، مشغله‌ها، گرفتاری‌ها، کاروبارها


اداری

حقوق‌بگیر، کارمند، مستخدم، سازمانی

فرهنگ فارسی آزاد

مشاغل

مَشاغِل، به معنای کارها و شغلها مصطلح است (به معانی مفرد آن: مَشغَل نیز مراجعه شود)،

فرهنگ معین

اداری

منسوب به اداره، وابسته به اداره، آن که در اداره کار کند. [خوانش: (اِ) [ع - فا.] (ص نسب.)]


مشاغل

(مِ غِ) [ع.] (اِ.) جِ مشغله، کارها.

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

اداری

اوارى

معادل ابجد

از مشاغل اداری

1595

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری